باز محرم رسید، ماه عزای حسین
سینه ی ما می شود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین
&&&&&
محرم آمد و ماه عزا شد
مه جانبازی خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگویید
دوباره شور عاشورا به پا شد
&&&&&
قیام و انقلاب من نه از روی خودخواهی و خوشگذرانی و فساد و ظلم است، بلکه من در پی اصلاح امت جدم و برپایی امربه معروف و نهی از منکر هستم.
&&&&&
هر دم به گوشم میرسد آوای زنگ قافله
این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
یک زن میان محملی اندر غم و تاب و تب است
این زن صدایش آشناست ای وای من این زینب است
&&&&&
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی
باقلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
گفتمش تصویری از لیلا و مجنون را بکش
عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید
گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن
در بیابان بلا تصویری از سقا کشید
گفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم
گریه کرد آهی کشیدو زینب کبری کشید
&&&&&
السلام ای وادی کرببلا / السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن / السلام ای کشته های بی کفن . . .
آغاز ماه عزاداری سالار شهیدان تسلیت
&&&&&
سلام من به محرم, محرم گل زهرا
به لطمه های ملائک, به ماتم گل زهرا . . .
&&&&&
بر سینه ی من نوشته بین الحرمین
نصف قلبم با ابالفضل،نصف دیگر با حسین . . .
&&&&&
محرم آمد و ماه عزا شد / مه جانبازی خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگویید / دوباره شور عاشوار به پا شد . . .
&&&&&
برای باغبان یاس آفریدند / علی را أشجع الناس آفریدند
وفا داری و مردی و شجاعت / یکی کردند و عباس آفریدند . . .
&&&&&
عالم همه محو گل رخسار حسین است / ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش / یعنی که خدای تو عزادار حسین است . . .
&&&&&
همواره تجّسم قیام است حسین (ع) / در سینة عاشقان ، پیام است حسین (ع)
در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز / دل چسبترین شعر کلام است حسین (ع) . . .
&&&&&
الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع) / هر چیز که داشت بیریا داد حسین (ع)
یعنی که تأملی کنید ای یاران / آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)؟ . . .
&&&&&
بر نیزه ، سری به نینوا مانده هنوز / خورشید ، فرا ز نیزهها مانده هنوز
در باغ سپیده ، بوته بوته گل خون / از رونق دشت کربلا مانده هنوز . . .
&&&&&
نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است .
پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار .
ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی
من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ
خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام
یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع).......